زندگی....

ساخت وبلاگ

تو آدمو میچلونی...میکوبی...له میکنی...میخندی...گریه میکنه....دیوونه میشه....باز له میکنی...باز راه میری و توی بی خبریت له میکنی...اون اشکاشو پاک میکنه یادش میره چون به نفعشه که یادش بره....زمان میگذره...زمان میگذره....

بعد یه روز....یه روز که اروم یه گوشه نشسته....یه روز که سر به زیر داره رد میشه....پاش میخوره به یه چیزی....اینی که اینقدر حقیر و بی ارزش جلوی پاش افتاده همونه که یه روز به خاطرش با تو دست به یقه شده بود....بابتش توی اتیش سوخته بود....خورد شده بود....

روشو بر میگردونه....میره....انگار چیزی به پاش نخورده....

رد میشه میره...فقط یه لحظه پرت میشه تو دل زمان....یه لحظه یه خاطره ی مبهم تو قعر ذهنش سو سو میزنه و خاموش میشه....

هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 25 تاريخ : جمعه 14 دی 1397 ساعت: 2:59