خلاصه ی اخبار...

ساخت وبلاگ

1. در حالی که جشن فارغ التحصیلی در حیاط دانشگاه برقرار بوده و هوا ابر و بارون...یکی همون بغل خودشو پرت میکنه تو طبقه -7...و خدایا نزدیک شو به بی پناهی و بی صبری و ناامیدی های ما...


2. من دلم کوچیکه...جا نداره برای خیلی حرفا...برای همینه که حرفام از چشمام و گاها از زبونم سرریز میکنه میریزه بیرون...برای همین بود که من اون ماجرا رو به چند نفر گفتم...البته هر کدوم به دلیلی...یا چون خودمم شک داشتم که از بیرون کاری که میکنم درست به نظر میرسه یا نه....حالا احساس میکنم آدم مزخرفی هستم...

شایدم واقعا هستم...


3. اگه لیلی از سر محبت صد بار ظرف مجنون رو بشکنه دیگه مجنون قطعا میگه این یارو روانی رو نیگا! قطعا دیگه پای محبت نمیذاره....بعد هی لیلی دوباره برای جلب توجه ظرف مجنونو میشکنه و هی مجنون باز میگه این دختره روانی رو دوباره نیگا...

و چنین است که لیلی و مجنون به باد فنا میرن دو تایی...


هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:56