قصه ی بی پایان ما....

امروز توی کانال توییتر فارسی یه کلیپ دیدم از یه آقای سخنران که نشسته و با لحن عوام پسند زن ها رو نصیحت میکنه که در راستای حفظ مردشون از گناه برقصن براش و شعر بخونن و ازین حرفا....

شبیه این سخنرانی ها زیاد شده....اونقدر زیاد که هر ننه قمری در هیبت روانشناس یا جامعه شناس و بدتر ازون روحانی شروع کنه به مزه ریختن و نصیحت کردن.....

۱. تو همه ی این سخنرانیها برای خوشمزه تر بودن و مخاطب پسند بودن, از فحشای قشنگ استفاده میشه...."اون هیکل رو میخوای بدی دست مرده شور....برای شوهرت استفاده کن...." یه جمله شبیه این رو حتی از صدا و سیما هم در راستای تبلیغ فرزند اوری و بی خیال شدن کمر باریک شنیده بودیم.....کی به خودش اجازه میده به شوخی حتی یه نفر دیگه رو تو یه سخنرانی مثلا رسمی این طوری مخاطب قرار بده....

۲. همون روزی که ادمای نامتخصص شروع کردن به تربیت دختر و پسرای خجالتی افتاب مهتاب ندیده ی کار نابلد, باید میدونستن یه روزی هم میرسه که دوباره همون نامتخصصا شروع میکنن به یاد دادن بی حیا بودن در برابر همسر که مثلا گندی که خورده رو جمع کنن.....ما اساتید راه حل های سریع و غیر فنی هستیم....

۳. هر کاری رو باید داد دست متخصص....وظیفه ی یک روحانی برطرف کردن مشکلات ارتباط جنسی نیست....باید روانشناس های خبره و متخصص برای حل مشکل وارد عمل بشن....نه عزیزانی به سبک پیرزن های محله که دوا درمون فوری برای بچه دار شدن و جذب شوهر پیشنهاد میدادن....

و اما ۴.....

به قول خارجیا لَست بات نات لیست....در عجبم از سرزمینی که در وضع تمام قوانینش معتقده که چون زن خیلی احساساتیه و منطقش کم رنگ تر از احساسشه نباید قاضی و وکیل و دارای حق طلاق و حق سفر و ... باشه....و مرد رو صاحب خرد و منطق و لایق همه ی تصمیم گیریها میدونه.....اما توی تمام سخنرانیها و موعظه ها برای حل تمام مشکلات ارتباطی و اجتماعی و خانوادگی, مرد رو موجودی ذلیل میدونه که تمام عقلش حول یکی از اندام هاش میچرخه و در نتیجه این زن هست که مسیول کنترل و حفظ زندگی و زمامدار تمام امور هست و اون مسیول همه ی اتفاقات احتمالی هست.....

چی شد که یه هو اون موجود لطیفِ جنسیِ ضعیفُ المنطق, به لیاقتِ زمامداری و کنترلِ امور رسید؟ 

چند چندین با خودتون عالیجنابانِ در همه چیز متخصص که اش شله قلمکاری پختید که تقصیر شما نیست و تقصیر ادم بداست؟