باز دویده اومده گوشی رو گرفته میگه بذارین خودم حرف بزنم...دایی الامِ خودمه....
میگه دایی چرا جوش زدی؟!! من همینجور تو شوک که این بچه از کجا میدونه جوش چیه...خواهرم میگه بهش گفتم نرو تو افتاب وگرنه پوستت جوش میزنه....
بعد میگم علی برات کلی اچار اسباب بازی خریدم...میگه یعنی دیگه وقتی برشون میدارم کسی نمیگه بذار سر جاش اینا مال تو نیستن؟
بعد مامانشون صدا میکنه که بیا ببرم دست شویی اما با نی نی نیا...نی نی میفته تو چاه....
تو شیرینِ منی...عسلِ منی...
برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 16