زندگی اجتماعی....

ساخت وبلاگ
دو تا چیز در ارتباط با آدما من رو گیج میکنه....
یکی بلوف زدن یا کلاس گذاشتن....اخه اگه واقعا یه چیزی داری که از داشتنش خوشحالی باید حبسش کنی تو دلت که تا عمق وجودت شیرین بشه از داشتنش....چه نیازی هست که به بقیه بگی....چه نیازی هست که وقتی دوستت رو بعد از ۸ سال میبینی هی جلوش گوشیت رو برداری زنگ بزنی خونه بگی "راستی برنامه ی کیش داریم برای عید! اه که من خسته شدم بس رفتم کیش و مسافراتای جور واجور"...اونم وقتی که ۵ دقیقه پیش از خونه اومدی بیرون....
یا بگی اگه میبینی من ایفون ۶ خریدم برای اینه که از سایز ۶ پلاس خوشم نمیاد وگرنه ۶ پلاس رو میخریدم....
یا هی بگی من از بس که موفق و خوشبختم همیشه دیگران به من حسادت میکنن....

دومیش هم آدمایی که خیلی خوشبختن....چرا با بقیه بداخلاقی میکنن....مثلا چرا اونایی که خیلی پولدارن سر یه قرون حساب و کتاب کولی بازی در میارن...یا اونایی که خیلی چیزا رو تو زندگیشون دارن که خیلیا آرزوش رو دارن و حتی خودشون یه روزی آرزوش رو داشتن بازم سر مسایل جزیی و کوچیک با همه در میفتن و نمیفهمن چه حقیر میشن وقتی چشمشون حریص چیزای کوچیک مونده و اغنا نشدن با موهبت های بزرگی که زندگی در حقشون کرده....
هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 23:02